- همایون کش (هَُ نَ کِ اَ)
دهی است از بخش کنگاور شهرستان کرمانشاهان که 50 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
معنی همایون کش - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(زَ / زِ)
لغت نامه دهخدا
آنکه سبب شکوه و فرّ چیزی باشد:
همایون کن تاج و گاه و سریر
فرودآمد از تاجگاه سریر.
نظامی
همایون کن تاج و گاه و سریر
فرودآمد از تاجگاه سریر.
نظامی
(هَُ فَ)
لغت نامه دهخدا
دارای فرّ و شکوه. باشکوه:
هم موفق پادشاهی هم مظفر شهریار
هم مؤیدرای میری، هم همایون فر همام.
فرخی.
عید همایون فر نگر سیمرغ زرین پر نگر
ابروی زال زر نگر، بر فرق کهسار آمده.
خاقانی
هم موفق پادشاهی هم مظفر شهریار
هم مؤیدرای میری، هم همایون فر همام.
فرخی.
عید همایون فر نگر سیمرغ زرین پر نگر
ابروی زال زر نگر، بر فرق کهسار آمده.
خاقانی
(هَُ یومْ پَ / پِ)
لغت نامه دهخدا
فرخنده پی. فرخ پی. خجسته پی. مبارک قدم:
دیدن ماه نو و عید بدو فرخ باد
که همایون پی و فرخ رخ و فرخنده لقاست.
فرخی
دیدن ماه نو و عید بدو فرخ باد
که همایون پی و فرخ رخ و فرخنده لقاست.
فرخی
آنکه دشمن بزرگان و بلندطبعان بود. کشندۀ طبایع عالی. دشمن مردم دانا و هشیار:
همای کش تراز این کرکسان جیفه نهاد
ندیده ام که ز عنقا کنند طعم عقاب.
خاقانی
همای کش تراز این کرکسان جیفه نهاد
ندیده ام که ز عنقا کنند طعم عقاب.
خاقانی